نایت مسلحانه اطر

[ad_1]

مردی اطر رفتن روی رانداز و آنیت دوستش او درگیر و ا لیک لوله

ارش رق، این ادثه سال اتفاق افتاد و رخ داد. سال ل ر راندازی ونین و مجروحشدن وانی مأموران لیس داده د. در ات مشخص د ردی در این درگیر مجروح ده، ر اثر خورد ر از ریانهای اصلی دنش انش دا دا.

بررسی ها نشان داد کسی که مرتکب این قتل شده است، سعید نامی دارد که درگیری دارد و از قبل با و حسام نام دارد، درگیر شده و قتل آرش نیز در پی این درگیری بوده است. سام در ات ماموران : من و دوستانم سوار ماشین رشیای دوستانم ودیم سعید و دوستانش ما نا سوار ماشین ودند و محض اینکه نها ما را دیدند سمت ماشین ما مدند و ماشین را محکم کردند. وری دیگر نمید ماشین را رکت داد. نا لافاصله از اینکه وقف ردیم، سمت ما مدند و ما را دند، این مرد : سعید ندر سریع این ار را رد من اصلا متوجه نشدم اسلحه را ور رون ده است. ر را می روی مین دیدم و د م دوستانم لی سریع او را وقتی سعید مورد ازجویی رار رفت، دفعات مدی را رد و مدعی د رای اینکه ودش را از مهلک نجات دهد، مشرتکب.

او : مدتی ل از این ادثه من و دوستانم در ارک مع دیم وش رانیم. ما رانداز رده ودیم. سام م مد نار ما نشیند. او من را ا روی رانداز مدی، من مراقب ستم ام روی رانداز نرود، مین درگیری اعث د دورهمی لی ود مام ود و من سوار ماشین از دوستانم دم روم. سام م مد و دون مقدمه سوار مان ماشین د و اینطور ود ما دوباره ا م درگیری لفظی دا ردیم.

خانواده : درگیری ا وساطت ا دوباره مام د. د از ن نه ن ما ل رفته ود. آن از مدتی روزها گذشته بود، یک روز من و دوستانم سوار بر ماشین 206 یکی از دوستانم بودیم و در اتوبان آیت الله کاشانی میرفتیم که یک پرشیا را دیدم، من میدانستم حسام و دوستانش با پرشیا در آن اتوبان هستند، به دوستم گفتم نزدیک پرشیا شود. و به محض اینکه دیدم سرنشینان آن کسان دیگری هستند و اشتباه کردهام، فاصله گرفتیم و چند کیلومتر آنطرفتر دوباره داخل یک پرشیا دیدیم، کمی نزدیک شدیم و دیدیم حسام و دوستانش در آن پرشیا هستند. ما مواستیم ا نا ل ندازیم و د رویم، اما دوستم نتوانست ماشین را نترل ند و محکم رشیا وا کند. ر دو ماشین میدن، میندل سام و دوستانش لی انی دند. ما از ماشین اده دیم اا افتاده است، من مدانستم اما وقتی دیدم دوستان سام ا مه و اقو سمت ما مله رندند، لی رسیدم. دوستانم رسیده ودند؛ در واقع ما مگی افلگیر شده ودیم.

رستوران : سام نوز در ماشین ود، او داشت ماده میشد من را ند. من م از رسم ر لیک ردم سام و دوستانش رسند و روند، اما ر رش رخورد رد. من و رش دشمنیای ا م نداشتیم. مصاحبه ادامه داد: من در واقع اصلا رش را نمی توانم و میدانستم دوست سام است. دی م رای ن او نداشتم.

سعید درباره اینکه سلاح را از ا ورده ود، من دی رای استفاده از ن سلاح نداشتم و مل ن من احساس درت میداد، مین اطر م نگهداری . من اصلا روش لیک را درست نمیدانستم، اگر میدانستم وری لیک میردم لوله سی رخورد نکند. ا ودم م اگر سلاح م، ما سام و دوستانش متوجه میوند من اسلحهای ندرتر از نا دارم و

ای عاشق در الی ود آنونی نیز در ارش لت مرگ را ارگی از ریانای اصلی دن و لا ابت از رفی اولیای دم ن اعلام ردند درخواست متهم را دارند و، ون سرشان گناه

ا یان ا و ازسا نه رم رخواست لیه مشتریان و سایر دادگاه ودی در دادگاه ری استان ران ای میز محاکمه مرود.

[ad_2]

Cornelius Mcgrath

درونگرا. قهوه خور. کاوشگر. متخصص تلویزیون بشارت بیکن لاعلاج. طرفدار فرهنگ پاپ

تماس با ما